دستمو روی بالشت میکشم
یواش یواش به چالشت میکشم!ا
زشته، فدات بشم چه قدر عجولی
برای اون مواضع اصولی!ا
بذار یه کم اساسی تمرین کنیم
یه کم دمو، کراسی تمرین کنیم
یه ذره مشغول به گفتمان شیم
زود نباید وارد پارلمان(!) شیم
یه کم با همدیگه تعامل کنیم
جنس مخالفو تحمل کنیم
یه ذره شبنامه و بولتن بدیم
به خواستههای همدیگه تن بدیم
پایهی بحثمونو ده تن کنیم
پشت درا یه کم تحصن کنیم
فکر نکنی به سرعت یک - دو - سه ست
این کارا که پروژه نیست، پروسه ست!ا
تجمعات صنفی و همایش
تظاهرات و التماس و خواهش
میدونم این کف مطالباته
میفهمم اون چیزی که تو نگاته
فدای اون چشای لانگ شاتت
فدای اون سقف مطالباتت(!)ا
اینا همش خواستههای منم هست
حرارت عشق تو این تن هم هست
فک نکنی توانشو ندارم
ا«به عهد خود هنوز استوارم»!ا
اما نمیدونم چرا نمیشه
یا نمیذارن بشه یا نمیشه!ا
به هر جایی بلد بودم سر زدم
چه قدر هی به این در، اون در(!) زدم
چه قدر حرفای اثر نکرده
ديگه چه قد فشار پشت پرده؟!ا
چه قدر نیش و انتقاد خوردم
آخرش هم به انسداد(!) خوردم
آخرش هم اینهمه اغتشاش(!) شد
همینجوری بیخودی ریخت و پاش شد...!ا
مهدی استاد احمد