عنصر انتخاب در کمک خواستن ـ شاید برداشت پنجم
یکی از مواردی که بسیاری از ما گمان می کنیم که قدرت انتخاب کردن درآن مورد را نداریم، کمک خواستن است . بله ازدیگران و اطرافیان کمک خواستن! ا
همان موقعیتی که شدیدا تحت فشار هستیم ، درست همان زمانی که به اصطلاح مستأصل شدیم وانگار که دستمان به هیچ جا و هیچ کس بند نیست ، همان موقعی که همه درها را به روی خویش بسته می انگاریم و مأیوس و دلسردیم ، زمانی که از روی ناچاری و صرفا به خاطر رهایی از موقعیت عذاب آور فعلی ؛ علی الظاهر حاضر به پذیرش هر کمکی از هر کسی هستیم ... خلاصه اینکه دقیقا همان زمان را می گویم ...ا
من کل حرفم در این یک مورد این است که : حتی در این زمان و موقعیت ـ که امیدوارم کمتر در آن گیر بیفتیم ـ هم می توانیم با توجه به شرایط همان برهه زمانی که در آن به سر می بریم ، انتخاب کنیم و با توجه به راههایی که پیش روی خود داریم ،حساب شده تصمیم بگیریم . حساب شده از این نظر که همه موارد و جوانب متعاقب این کمک خواستن را بسنجیم و آنگاه از کسی کمکی بخواهیم ـ از لفظ دست نیاز و کمک پیش کسی دراز کردن به شدت نفرت دارم و دوست ندارم که این لفظ را به کار ببرم ـ که البته خود این امر ـ حساب شده عمل کردن ـ نیازمند این است که به طور موقتی و کوتاه خود را از آن موقعیت جدا ببینیم و محض رضای خدا کمی از آن شرایط فاصله بگیریم و آنگاه با سنجیدن همه عواقب احتمالی و معمول اقدام به طلب یاری کنیم ؛ که هم از شر ملامت و سرزنشی که بعدها گریبانگیرمان خواهد شد در امان باشیم و همینکه طرفی که به ما کمک کرده را سزاوار لعن و نفرین ندانیم . و اما علی الظاهر قضیه این است که : خیلی ها را می شناسم که بعد از رهایی از آن موقعیت و چون از ابتدای امر بدون هیچ حساب و کتابی دست به این کار زده بودند ، با دیدن هربرخوردی از طرف مقابل و ارجاع آن به کمکی که به آنها کرده ؛ شروع به ملامت وسرزنش خود می کنند و به زمین و زمان و خود طرف هم بد و بیراه می گویند
اصل حرفم این است که اگر در همان موقع کمی عاقلانه تر و سنجیده تر تصمیم بگیریم و همه جوانب امر را بسنجیم دیگر نیازی به این خود سوزی و دیگر سوزی نیست . یعنی اینکه با توجه به همان شرایط ، بالاخره چند نفر هستند که می توانند به ما کمکی ارائه دهند ... روحیات آنها را بسنجیم ...از آنها تا چه حد شناخت داریم ...تا چه حد حاضریم که از غرور و عزت نفسمان هزینه کنیم ... تا چه حد می توانیم منت بعد از این کمک را تحمل کنیم ... ببینید ! خواهی نخواهی ! بر هر کمکی منتی مترتب است الا مددهای پروردگار... پس بسنجیم که از این افراد ،پذیرفتن منت کدامیک از آنها برایمان قابل تحمل تر است ...هر چند که در این مورد آدمها با توجه به درک و فهم خود توجیهاتی دارند اما هرادعایی هم که داشته باشند به نظر من تظاهرو توجیهی بیش نیست ... امر خطیر انتخاب در کمک خواستن اینجاست که معنی می یابد ... اگر با توجه به این مسئله در موقعیتهای سخت و حساس از بنی بشری کمکی خواستیم و سنجیده قدم برداشتیم و با پذیرش کامل انتخاب کردیم ...ا
همان موقعیتی که شدیدا تحت فشار هستیم ، درست همان زمانی که به اصطلاح مستأصل شدیم وانگار که دستمان به هیچ جا و هیچ کس بند نیست ، همان موقعی که همه درها را به روی خویش بسته می انگاریم و مأیوس و دلسردیم ، زمانی که از روی ناچاری و صرفا به خاطر رهایی از موقعیت عذاب آور فعلی ؛ علی الظاهر حاضر به پذیرش هر کمکی از هر کسی هستیم ... خلاصه اینکه دقیقا همان زمان را می گویم ...ا
من کل حرفم در این یک مورد این است که : حتی در این زمان و موقعیت ـ که امیدوارم کمتر در آن گیر بیفتیم ـ هم می توانیم با توجه به شرایط همان برهه زمانی که در آن به سر می بریم ، انتخاب کنیم و با توجه به راههایی که پیش روی خود داریم ،حساب شده تصمیم بگیریم . حساب شده از این نظر که همه موارد و جوانب متعاقب این کمک خواستن را بسنجیم و آنگاه از کسی کمکی بخواهیم ـ از لفظ دست نیاز و کمک پیش کسی دراز کردن به شدت نفرت دارم و دوست ندارم که این لفظ را به کار ببرم ـ که البته خود این امر ـ حساب شده عمل کردن ـ نیازمند این است که به طور موقتی و کوتاه خود را از آن موقعیت جدا ببینیم و محض رضای خدا کمی از آن شرایط فاصله بگیریم و آنگاه با سنجیدن همه عواقب احتمالی و معمول اقدام به طلب یاری کنیم ؛ که هم از شر ملامت و سرزنشی که بعدها گریبانگیرمان خواهد شد در امان باشیم و همینکه طرفی که به ما کمک کرده را سزاوار لعن و نفرین ندانیم . و اما علی الظاهر قضیه این است که : خیلی ها را می شناسم که بعد از رهایی از آن موقعیت و چون از ابتدای امر بدون هیچ حساب و کتابی دست به این کار زده بودند ، با دیدن هربرخوردی از طرف مقابل و ارجاع آن به کمکی که به آنها کرده ؛ شروع به ملامت وسرزنش خود می کنند و به زمین و زمان و خود طرف هم بد و بیراه می گویند
اصل حرفم این است که اگر در همان موقع کمی عاقلانه تر و سنجیده تر تصمیم بگیریم و همه جوانب امر را بسنجیم دیگر نیازی به این خود سوزی و دیگر سوزی نیست . یعنی اینکه با توجه به همان شرایط ، بالاخره چند نفر هستند که می توانند به ما کمکی ارائه دهند ... روحیات آنها را بسنجیم ...از آنها تا چه حد شناخت داریم ...تا چه حد حاضریم که از غرور و عزت نفسمان هزینه کنیم ... تا چه حد می توانیم منت بعد از این کمک را تحمل کنیم ... ببینید ! خواهی نخواهی ! بر هر کمکی منتی مترتب است الا مددهای پروردگار... پس بسنجیم که از این افراد ،پذیرفتن منت کدامیک از آنها برایمان قابل تحمل تر است ...هر چند که در این مورد آدمها با توجه به درک و فهم خود توجیهاتی دارند اما هرادعایی هم که داشته باشند به نظر من تظاهرو توجیهی بیش نیست ... امر خطیر انتخاب در کمک خواستن اینجاست که معنی می یابد ... اگر با توجه به این مسئله در موقعیتهای سخت و حساس از بنی بشری کمکی خواستیم و سنجیده قدم برداشتیم و با پذیرش کامل انتخاب کردیم ...ا
آفرین بر ما !ا
...ادامه دارد
1 Comments:
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردیم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
امان از این منت!
By Anonymous, at June 07, 2005 12:46 PM
Post a Comment
<< Home