.comment-link {margin-left:.6em;}

حرفهائی به رنگ سکوت

Tuesday, July 25, 2006

المؤمنُ مرءآةُ أخیهِ المؤمن ـ 1

اغلب ما آدم های متظاهری هستیم. برای اکثر ما مسائل مهم و اصول مهم, بسته به موقعیت و وضعی که در آن قرار گرفتیم تعیین می شوند و برای بدست آوردن زندگی بهتر, روابط بهتر, موقعیت بهتر, آینده امیدوارکننده تر, تعریف و تمجید بیشتر و برانگیختن تحسین و اعجاب بیشتر و ... مسائلی را پنهان می کنیم
جلوی آدمهای مختلف, طوری رفتار می کنیم که خوششان بیاید. برخی از خصائص اخلاقی و عادات خود را تا آن جا که منتهی به اعتبار و شهرت و محبوبیت ما می شود توی ویترین گذاشته و مابقی را توی هزار پستو و سوراخ و سمبه پنهان می کینم و با همان ویترین هم زندگی را می گذرانیم
خاطرات خوب و بدی که ما را تا امروز با خودشان آورده اند و از ما چیزی که هستیم را ساخته اند, خود آگاهانه سانسور می کنیم و آن قسمت هایی از وجود و شخصیت خودمان را که احتمال می دهیم خوشایند دیگران نیست را پشت قسمتهایی که ظاهرا اتو کشیده تر هستند, پنهان می کنیم
اغلب ما آدم های صاف و ساده ای که به نظر می رسد نیستیم. تظاهر, حالا دیگر بخشی از شیوه زندگی ما است
ایقدر به تظاهر کردن و تظاهر دیدن عادت کرده ایم که جسارت نقد صریح و صادق را بر نمی تابیم !ا
صادقانه حرف زدن و صادقانه انتقاد کردن؛ جسارتی می طلبد که می بایست به خاطر آن خیلی از چیزها و سوال و جوابها را بی خیال شد. سوال هایی مثل: " چه چیزی گیرم می آید ؟:" و " آیا با گفتنش موقعیتش به خطر نمی افتد؟" و ا" اگر بر نتابد ؟" و " اگر سوء تعبیر شود ؟" و " نکند که باعث سوء تفاهم شود ؟"و ... در مقابل این جسارت جایی برای عرض اندام و خودنمایی نمی یابند
ما دوست نداریم که کسی ویترینی را که برایش چیده ایم را بی خیال شود و صاف سرش را بیندازد پائین و برود و به یکی از لایه های درونی و پستوی ما ! ما نمی پسندیم که کسی از نقاط تاریک شخصیت مان سر در بیاورد! تازه در کمال ناباوری آنها را به صلابه نقد هم بکشد
اینقدر با تظاهر و ریا انس گرفتیم که یادمان می رود اینی که جلوی مردم هستیم , واقعا نیستیم. یعنی فی الواقع خودمان هم باورمان می شود که نکند خبری است و ما واقعا همانی هستیم که مردم می پندارند و از ما متصورند و عمری سر دیگران و از آن بدتر سر خودمان را هم شیره می مالیم
ادامه دارد ...

0 Comments:

Post a Comment

<< Home