موضوعی برای نوشتن
آدم وقتی چند وقت ننویسه، یا کرخت و سست می شه .یا هم مثل بچه مدرسه ایها تنبل می شه و انگار که به کل نوشتن از یادش می ره. یا اصلا موضوع جالب و سرحال آوری ! یافت نمی شه و یا هم آنقدر موضوع و مسئله برای نوشتن و پرداختن به آنها دارد که از نوشتن و به کار گیری ایهام و ایجاز و تلخیص و انسجام بخشیدن به آنها عاجز می ماند و به قولی از بسیاری گفتار خاموش می ماند . هر چقدر هم که بیشتر فاصله بیفته ... با نوشتن دورتر و غریبه تر می شه ! اشتباه نشه من اصلا قصد ندارم که در مورد علل ننوشتن اینجا بنویسم . من فقط می خواستم بگم که نوشتن اینجا چه فایده ای دارد ؟ آدم باید لی فکر کنه که مبادا این موضوع به این بربخوره ! مبادا خاطر نارنجی فلان کس برنجد ! مبادا که بهمان کس این مطلب را به خودش بگیره و به دل بگیره ! به اضافه کلی موضوع تکراری و روزمره که حس نوشتن آدم را سر ذوق نمی یارن ! خلاصه اینکه اینقدر آدم فکر و ذهنش را به این حواشی و جوانب مشغول کنه که دست آخر هم به طور کلی عطای اینگونه نوشتن را به لقاش می بخشه و می بوسه می ذارتش کنار ! وقتی که نمی شه از خیلی از دغدغه ها و دلمشغولیهای اصلی نوشت ، وقتی که نمی شه از خیلی از مسائل اصلی و نه فرعی و حاشیه ای نوشت ، وقتی که نمی شه از این نوشت که ...ا
از شما چه پنهان کم کم به فکر خداحافظی با این وبلاگ هستم و کلا قصد دارم که نوشتن این تیپی را بذارم کنار! خیلی دوست دارم که سبک و سیاق نوشته هام از روند فعلی خارج بشه و اونجوری بشه که واقعا راضی ام کنه ! ا
از شما چه پنهان کم کم به فکر خداحافظی با این وبلاگ هستم و کلا قصد دارم که نوشتن این تیپی را بذارم کنار! خیلی دوست دارم که سبک و سیاق نوشته هام از روند فعلی خارج بشه و اونجوری بشه که واقعا راضی ام کنه ! ا
باز هم در این مورد بیشتر می نویسم ... تا بعد
2 Comments:
سلام. خوشحالم که وقت نوشتن پیدا کردید و نشان از این که اندکی مستقر شدید
ان شاء الله که خوب و آرام و .... باشید. خیلی دلم میخواد خدمت برسم. مخصوصا اینکه دیگه یه جورایی همسایه هم شدیم و دیگه بهونه ندارم
By Anonymous, at February 18, 2006 8:23 PM
محمد آقا سلام ! اختیار دارید ، خوشحال می شیم که تشریف بیارید ... قدمتان سر چشم! شاد و موید باشید
By هدی, at February 19, 2006 1:45 PM
Post a Comment
<< Home