اینجا جای من نیست
این روزها دیگر دلم همپای من نیست
دیشب به من می گفت: اینجا جای من نیست
دیشب به من می گفت: اینجا جای من نیست
گفتم: بمان اینجا زبانها مهربانند
گفت: این دوای زخم نا پیدای من نیست
وقتی نگاهت را به ساحل می سپردی
دیدم اینجا ساحل دریای من نیست
دستی غرور زخمیم را تشنه تر کرد
این زخمهای تشنه هم گویای من نیست
امشب تمام درد را فریاد کردم
اما کسی گوشش به واویلای من نیست
3 Comments:
سلام
زیبا بود مثل همیشه .
در ضمن خوشحالم که آپ کردی .
امیدورام از بیماری و همچنین خرابی کامپیوتر نجات پیدا کرده باشی .
شاد باشی .
By Anonymous, at September 10, 2005 2:24 PM
سلام .. بازم زيبا بود ..
By Anonymous, at September 10, 2005 4:34 PM
سلام هدي خانم ... مرسي كه منو قابل دونستيد .. پاينده باشيد .
By Anonymous, at September 10, 2005 4:35 PM
Post a Comment
<< Home