.comment-link {margin-left:.6em;}

حرفهائی به رنگ سکوت

Monday, August 08, 2005

یه جور رخوت وبلاگی متعارف

نمیدونم که تا حالا به این موضوع فکر کردید که آدم وقتی بی حوصله باشه چه کار کنه بهتره ؟
بله کاملا حق باشماست ... هر کسی بنا به نیاز روحی وروانی ای که داره و بنا به تجربیاتی که در این زمینه از قبل کسب کرده ، دست به کارهای مختلفی میزنه و خلاصه اینکه یه جورهایی سعی داره که از این وضعیتی که در اون گیر کرده به یک نحوی خلاص بشه و صرفا سرش گرم بشه و بذاره که این حال وروز هم بگذره !ا
اما نکته با مزه ماجرا اینه که دفعه بعد که همین حال و هوا به سراغش اومد به هیچ وجه نمی تونه همون نسخه قبلی رو برای خودش بپیجه و انتظار داشته باشه که کار ساز باشه ؛ چرا که انجام مجدد همون کار باز هم حوصله اش رو سر می بره و قص علی هذا...ا

اما و هزاران اما و اگر ... اینها بی شباهت به حال وروز فعلی من نیست، فقط با این تفاوت که من حوصله نوشتن یک مطلب درست و حسابی جدی در وبلاگ رو ندارم و به قول بچه ها دچار یه جور رخوت وبلاگی کمی تا قسمتی برای همگان متعارف و آشنا شدم. همین


کارم ز دور چرخ به سامان نمی رسد
خون شد دلم ز درد و به درمان نمی رسد
سیرم زجان خود به دل راستان ولی
بیچاره را چه چاره چو فرمان نمی رسد
حافظ صبور باش که در راه عاشقی
آن کس که جان نداد به جانان نمی رسد

1 Comments:

Post a Comment

<< Home