تا آخر همین خیابان
حرف دارم زیاد
بیشتر از آخر این خیابان
وخیابانهای دیگر
بیشتر از آخر این خیابان
وخیابانهای دیگر
من نگران جمله ها نیستم
اما تو عجله داری
دست پاچه ام کردی
گم کرده ام زمان را
اصلا، فعل آخر جمله های من با تو
هر جا که خواستی پارک کن
می بینی چه شد؟
دیگر من هم مثل تو
تا انتهای هیچ خیابانی
حوصله ندارم
ـ راست گفته ای شاید ـ
که من فقط
بن بست ها
را می شمارم
1 Comments:
دريا نشسته سرد...یک شاخه در سياهی جنگل به سوی نور فرياد ميکشد..
By Anonymous, at July 05, 2005 11:45 AM
Post a Comment
<< Home