.comment-link {margin-left:.6em;}

حرفهائی به رنگ سکوت

Monday, May 30, 2005

عنصر انتخاب ـ برداشت چهارم

از دید من آدمی باید به این شناخت و اعتماد و رشد برسد که بتواند قدم به قدم زندگیش را خودش انتخاب کند و با گزینش و سنجش و علم وآگاهی قدم به جلو بگذارد . یعنی اینکه دقیقا بداند که الان کجا ایستاده؟ و چه مراحلی را طی کرده که به اینجا رسیده ؟ و قدم بعدیش چی هست ؟ که این آگاهی دقیق از موقعیت ، در وهله اول نیاز به هدفمند بودن این حرکت دارد ؛ یعنی اینکه از این حرکت وتکاپو چه انتظاری دارد و فصد دارد که به کجا برسد و چه چیزی را دنبال می کند؟ همه مراحل و راههایی را که باید برود و یا اینکه او را به سوی هدفش رهنمون باشند ، خبر داشته باشد و با علم به این مسئله به جلو پیش برود
و در وهله دوم باید به این مسئله شناخت احساس نیاز درونی کند . یعنی اینکه دقیقا این مسئله خود آگاهی به هدف و شناسائی راه و مسیر برایش دغدغه ای مهم و اساسی باشد . چرا که حتی اگر بداند که چه هدفی دارد ، اما نسبت به راههای رسیدن به آن هدف ومقصد جهل داشته باشد ؛ عملا کاری را از پیش نخواهد برد و غیر از در جا زدن و یأس و نومیدی از رسیدن به آن هدف و دلسرد شدن چیز ثانویه ای نصیب خود نخواهد کرد

** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** **

به نظر من انسان در هر حال و وضعیت و موقعیتی که هست می تواند انتخاب کند و تحت هیچ شرایطی این مسئله از گردنش ساقط نمی شود . بدین معنی که در هر شرایطی که دارد به سر می برد با توجه به همان شرایط و موقعیت نیز قدرت انتخاب دارد ؛ اما مسئله مهم داشتن آگاهی و ایمان نسبت به آن انتخاب است . یعنی اینکه بدانیم چرا داریم این کار را انجام میدهیم و چرا این انتخاب را کردیم و بتوانیم اگر کسی از ما پرسید ، حداقل جواب ممکن که واقعی و موقن است را به او بدهیم و از همه مهمتر اینکه در آینده از شر سرزنش درون خودمان در امان باشیم ؛ که سرزنش یا تحسین دیگران از بیرون به حال نه نفعی دارد و نه تنها کمکی به ما نخواهد کرد ...بلکه ممکن است باری بر بار ندانم کاری قبلیمان بیفزاید

** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** **
نه از انتخاب اشباه خود ،می بایست از زندگی نا امید شد و نه از انتخاب درستی که انجام دادیم باید به خویش بالید و غره شد... چرا که پذیرش اولی شهامت و جرأت طلبد و ادامه دومی شناخت و مسئولیت پذیری خواهد
...ادامه دارد

5 Comments:

  • واقعا در هر حال می توان انتخاب کرد؟
    آخه چه جوری؟
    سر آدم از حرفهات گیج می ره!ا

    By Anonymous Anonymous, at May 31, 2005 1:23 PM  

  • انتظاری نوسان داشت نگاهی در راه مانده بود و صدايی در تنهايی می گريست...

    By Anonymous Anonymous, at June 02, 2005 10:32 AM  

  • سلام
    با اجازتون حرفهاتون یه خورده کلی هستند و لذا خیلی نمی تونم با همشون موافق باشم
    البته با اون قسمت که همیشه قدرت انتخابی هست، حرفی ندارم. بله همیشه قدرت انتخاب هست، اما وسعت دایره انتخاب در بسیاری موارد از دست ما خارج است و ما صرفا در دایره محدودی از امکان ها، قدرت انتخاب داریم. به این معنا می توان گفت که قدرت انتخابمان هم محدود است.

    By Blogger amir, at June 03, 2005 5:45 PM  

  • سلام و عرض ارادت....

    By Anonymous Anonymous, at June 03, 2005 6:14 PM  

  • كودكي كه در بهار نطفه بسته بود ، با قصهء سياهِ مرگِ هرچه رنگ از زبان سپيدِ زمستان ، به خواب رفت !

    By Anonymous Anonymous, at June 05, 2005 12:03 PM  

Post a Comment

<< Home