عنصر انتخاب ـ برداشت سوم
به نظر من انسان باید بتواند در همه زمینه ها حرف خودش را بزند و از دیگران تقلید نکند و خودش با علم و درایت محدود خودش دست به انتخاب بزند... یعنی اینکه با توجه به همان شرایط فعلی که در آن قرار دارد ، انتخاب خودش را انجام بده و به آن انتخاب اولیه خود احترام بگذارد البته بدون تعصب بیجا ؛ که این خود بر دو حالت است .
اول اینکه اگر بعدها واقعا و از طریق عقل و منطق به این نتیجه رسیدیم که انتخابمان البته با توجه به شرایط وموقعیت همان برهه زمانی که داشتیم اشتباه بوده در وهله اول باید دست به جرح و تعدیل آن پرداخت که اگر بعد ار آن نشد ، شجاعت پذیرفتن اشتباهمان را داشته باشیم و دیگر بر عمل اشتباه هیچ اصراری نورزیم ؛ که خود این پذیرش و نحوه تقابل با آن هم بسته به شخصیت انسانها متفاوت است .
دوم اینکه اگر شرایطمان عوض شد ، نباید انتخابمان هم عوض شود که در موارد گوناگون قضیه فرق می کتد و قابل تعمیم نیست... مثلا در بحث ازدواج ... با توجه به یک سری شناختها و دلایلی دست به این انتخاب زدیم که اگر کلا انتخابمان اشتباه است ...هیچی در مرحله قبلی می گنجد... ولی اگر از شرایط آن موقع رها شدیم ... یا احساساتمان بنا به هر دلیلی عوض شده ... نباید بی خیال شد و به همه چیز پشت پا زد ... با این توجیه که مثلا انتخابمان اشتباه بوده ... اینجا کذب محض است چرا که معیارهای ما عوض شده ... متزلزل بودن روح خود را نمی بینیم و عیب را در چیز دیگری می جوئیم... خودمان را گول می زنیم ...
اول اینکه اگر بعدها واقعا و از طریق عقل و منطق به این نتیجه رسیدیم که انتخابمان البته با توجه به شرایط وموقعیت همان برهه زمانی که داشتیم اشتباه بوده در وهله اول باید دست به جرح و تعدیل آن پرداخت که اگر بعد ار آن نشد ، شجاعت پذیرفتن اشتباهمان را داشته باشیم و دیگر بر عمل اشتباه هیچ اصراری نورزیم ؛ که خود این پذیرش و نحوه تقابل با آن هم بسته به شخصیت انسانها متفاوت است .
دوم اینکه اگر شرایطمان عوض شد ، نباید انتخابمان هم عوض شود که در موارد گوناگون قضیه فرق می کتد و قابل تعمیم نیست... مثلا در بحث ازدواج ... با توجه به یک سری شناختها و دلایلی دست به این انتخاب زدیم که اگر کلا انتخابمان اشتباه است ...هیچی در مرحله قبلی می گنجد... ولی اگر از شرایط آن موقع رها شدیم ... یا احساساتمان بنا به هر دلیلی عوض شده ... نباید بی خیال شد و به همه چیز پشت پا زد ... با این توجیه که مثلا انتخابمان اشتباه بوده ... اینجا کذب محض است چرا که معیارهای ما عوض شده ... متزلزل بودن روح خود را نمی بینیم و عیب را در چیز دیگری می جوئیم... خودمان را گول می زنیم ...
واقعا عمق فاجعه این جاست که به همه بد بینیم الا خودمان...از همه ایراد می گیریم و همه را می بریم زیر ذره بین بد دلی و شک ؛ الا رفتارهای خودمان را!ا
خیلی ها هنوز نمی دانند که چگونه باید انتخاب کنند ؟ یا اگر جائی در انتخاب اشتباه کردند ، باید چه کار کنند و چگونه رفتار کنند؟
...ادامه دارد
1 Comments:
به نکته جالبی اشاره کردی
اکثر آدمها همینجوری اند
همراه با شرایط ...کلا عوض می شن...و به قول خودت به همه چیز پشت پا می زنند...این خیلی دردناکه که اکثر آدمهای دور و برمان متزلزل هستند
By Anonymous, at May 31, 2005 1:28 PM
Post a Comment
<< Home